بازاریابی محتوا چیست؟
بازاریابی محتوا را میتوان به طور خلاصه اینگونه تعریف کرد: مجموعهای از تکنیکها برای ایجاد و بهاشتراکگذاری محتوای متنی و بصری مرتبط با یک نام تجاری یا محصول.
به این نکته توجه داشته باشید که در تعریف بازاریابی محتوایی، اتفاقنظر چندانی وجود ندارد، اما در اینجا یک تعریف ابتدایی ارائه کردیم تا نقطه ای برای شروع بحث باشد. اصلا بعید نیست که هر شخص بعد از کسب تجربه کافی در زمینه تولید محتوا، قادر باشد تعریف خاص خودش را در این زمینه ارائه نماید. هنگام فهرست کردن نمونههای بازاریابی محتوا متوجه میشویم که هر کسبوکاری متناسب با خود، فرهنگ، ترند روز و... روش متفاوتی را برای تولید محتوا استفاده کرده است.
در اینجا به این نکته توجه داشته باشید که بازاریابی محتوا شاخهای از تبلیغات (آنلاین و آفلاین) است که به شما این امکان را میدهد اطلاعات لازم را به مشتری رسانده و او را جذب کنید.
چرا میگوییم بازاریابی محتوایی کارایی دارد؟
صرف نظر از اینکه چه تعریفی از بازاریابی محتوا ارائه می کنیم باید یک حقیقت را در این باره بپذیریم: بازاریابی محتوایی واقعا کارایی دارد. اگر محتوایی به درستی تولید شود و به معنی واقعی نیازی از مخاطب را برطرف نماید، لازم نیست که کسی را متقاعد کنید تا محتوای شما را بخواند بلکه مخاطب خودش با تمام تمرکز، به سراغ محتوای شما آمده و با مطالعه آن ، نیازش را مرتفع میسازد.
دلیل رونق گرفتن بازاریابی محتوایی چیست؟
تولید محتوا، قرن ها مورد توجه بوده است اما در این بخش قصد داریم اشاره کنیم که چرا در این سالهای اخیر به طرز فزاینده ای مورد اقبال قرار گرفته و در هر دوره آموزش دیجیتال مارکتینگ به آن پرداخته میشود و افراد زیادی به سراغ آن رفتهاند. به راحتی میتوان فهرست بلندی از دلایل رواج یافتن بحث بازاریابی محتوا را ارائه نمود. در این قسمت به برخی از مهمترین علل اشاره میکنیم:
- کمتر شدن هزینه انتشار محتوا : در دورانی به سر میبریم که هر فرد یا کسب و کاری، به راحتی قادر است به یک ناشر تبدیل گردد. شاید بتوان گفت مهمترین هزینهی لازم برای این کار، تنها زمان خواهد بود. راهاندازی یک حساب کاربری در هر یک از شبکه های اجتماعی، هزینهای برای کسی ندارد. راهاندازی یک وبسایت اگرچه بیهزینه نیست، اما نسبت به هزینهی رسانههای سنتی (مانند رادیو، تلویزیون، مجله و بیلبورد) بسیار ارزانتر خواهد بود. اگر بعنوان مثال ده سال پیش شما قصد داشتید یک کلیپ تبلیغاتی مثلا یک دقیقهای دربارهی کسب و کار خود بسازید و میخواستید صدهزار نفر بیننده آن باشند، امروزه همان کلیپ را با صرف هزینهای بسیار کمتر میتوانید برای همان صدهزار نفر یا حتی بیشتر به نمایش بگذارید.
-
افزایش سهم مشتری در فرایند تصمیمگیری و خرید: به دلیل رقابتی شدن بسیاری از صنایع، مشتری امروز در مقایسه با مشتریهای سنتی، تمایل دارد تسلط بیشتری بر فرایند خرید محصول داشته باشد. این اطلاعات به مشخصات و ویژگیهای محصول محدود نخواهد شد، بلکه حتی به فرایند تولید محصول هم اشاره میکند. بعنوان مثال این روزها، برای تعداد زیادی از خانمها اهمیت دارد که محصولات آرایشیشان، در فرایند تولید روی حیوانات به هیچ عنوان تست نشده باشد. یا برای مشتریان پوشاک، اهمیت دارد که محصولات خریداری شده توسط آنها را کودکان خردسال تولید نکرده باشند. حجم و تنوع اطلاعاتی که مشتری هنگام تصمیمگیری مد نظر قرار میدهد بسیار بیشتر از گذشته شده و بازاریابی محتوایی میتواند ابزار مناسبی برای پاسخگویی به این نیازها قلمداد گردد.
- رشد بسیار زیاد دسترسی به اینترنت: دسترسی داشتن به محتوا و استفاده از آن، مستلزم این است که به اینترنت، کامپیوتر، تلفن همراه و سایر ابزارهای ارتباط دیجیتال دسترسی داشته باشیم. در دهههای قبل، فضای دیجیتال در اختیار بخش کمی از جامعه بود. به همین دلیل ابزارهای دیجیتال مارکتینگ، با یک محدودیت جدی ساختاری روبرو بودند. چنانچه برای محصول یا کسب و کار خود، تیزر تبلیغاتی که در تلویزیون پخش شود، نمیساختید و در روزنامههای پرمخاطب آگهی منتشر نمیکردید، اکتفا به وب، به معنای راضی شدن به بخش بسیار کوچکی از بازار هدف بود. اما به جرات میتوان گفت امروزه ماجرا کاملا برعکس شده و در بسیاری از محصولات و صنایع، با اکتفا به وب، موبایل و شبکههای اجتماعی، صرفاً بخش کوچکی از بازار هدف را از دست میدهید.
-
هزینه رسانههای سنتی بیشتر شده است: طی سالهای اخیر، بسیاری از رسانههای سنتی، گرانتر از قبل شدهاند و این در حالی است که اثربخشی آنها هم به خاطر گسترش رسانههای دیجیتالی، کاهش یافته یا حداقل میتوان اینگونه عنوان کرد: سهم کمتری از بازار را به خود اختصاص میدهند. از طرف دیگر، هزینهی اجارهی رسانههای سنتی، به هیچ عنوان روند نزولی نداشته و مانند بسیاری از سرویسها و خدمات دیگر روند افزایشی پیدا کرده است؛ بنابراین، ضمن اینکه رسانههای سنتی به تدریج سهم کوچکتری از بازار هدف را دریافت میکنند، نتوانستهاند کاهش اثرگذاری خود را قبول کنند و اتفاقاً هزینههای خود را متناسب با شرایط کلی اقتصادی جامعه افزایش هم دادهاند.
تفاوت میان تبلیغات و بازاریابی محتوایی چیست؟
بازاریابی محتوایی از جهات گوناگون با تبلیغات متفاوت است. در بازاریابی محتوا، محتوا در رسانههای تحت مالکیت کسبوکارها منتشر میشوند اما در تبلیغات محتوای مربوطه در سایر رسانه ها پخش میگردد. همچنین، استراتژی بازاریابی محتوا، برخلاف تبلیغات که حالت تهاجمی دارد، بیشتر جذبکننده بوده و باعث مزاحمت و ناراحتی مخاطبین نخواهد شد. علاوهبر این، تبلیغات، هزینههای هنگفتی دارد، در حالی که بازاریابی محتوایی، هزینه چندانی در پی نخواهد داشت.
چرا بازاریابی محتوا مهم است؟
دلایل فراوانی برای مهم بودن بازاریابی محتوا در کسب و کارهای مختلف وجود دارد که اصلی ترین آنها ارتقا ترافیک سایت و تولید سرنخ فروش است. مهمترین استراتژی بازاریابی محتوا به وجود آوردن اعتماد در اشخاص بازدیدکننده خواهد بود. هر اندازه اطلاعات ارائه شده قادر باشند اعتماد کاربران را جلب نمایند به همان میزان نیز احتمال خرید محصولات توسط آن کاربران افزایش پیدا خواهد کرد.
از دیگر دلایلی که موجب می شود بازاریابی محتوایی بسیار مهم به نظر بیاید، ارتقاء سطح آگاهی از برند است. در اصل هدف اصلی بازاریابی محتوایی، دیده شدن محتوای تولید شده توسط مخاطبان و عکس العملی میباشد آنها نسبت به محتوای مربوطه نشان میدهند. این مسئله میتواند میزان متخصص بودن شرکتهای فعال را نشان دهد. دلایل دیگری هم برای اهمیت بازاریابی محتوا میتوان اشاره کرد و وجود بازاریابی محتوایی را در هر مجموعه که استراتژی دیجیتال مارکتینگ دقیقی دارد، الزامی دانست. بهبود سئو یکی دیگر از دلایل مهم می تواند باشد. زمانی که تولید محتوا باکیفیت بالایی صورت بگیرد، کاربران بیشتری به سمت سایت مد نظر جذب خواهند شد و این مسئله موجب افزایش ترافیک سایت میشود. در ادامه این بخش به برخی دیگر از دلایل اهمیت بازاریابی محتوا اشاره خواهیم داشت:
بازاریابی محتوا هزینه کمتر و آورده بیشتری دارد
یکی از مزایای مهم بازاریابی محتوا، هزینه کمتر در مقایسه با تبلیغات سنتی است. برخلاف شکلهای سنتی بازاریابی، وقتی بازاریابی محتوا بهخوبی طراحی و اجرا شود، به دلیل توانایی آن در تعامل با مخاطب، قابلیت اشتراکگذاری بالایی داشته و بسیار مؤثرتر از یک کمپین تبلیغاتی کلاسیک مثل تبلیغ تلویزیون یا بیلبورد عمل میکند.
آگاهی از برند شما به درستی اتفاق می افتد
بازاریابی محتوایی یکی از رایجترین روشهای بالا بردن آگاهی از برند میباشد. در واقع، هدف اصلی این است که مخاطبین، محتوای ارزشمند تولیدشده را مشاهده کرده و نسبت به آن عکسالعمل مناسب نشان دهند. میزان موفقیت در این موضوع، به تخصص تولیدکننده محتوا بر میگردد. محتواهای مرتبط با این هدف، میتوانند در قالبهای زیر ارائه گردند:
- ویدیوهای جذاب و آموزشی
- اینفوگرافیک
- وبینارها و دورههای آموزشی
تولید سرنخ(Lead) فروش
به وجود آوردن اعتماد و آگاهی، برای هر کسب و کاری لازم است، اما شاید بتوان گفت مهمترین هدف اغلب کسبوکارها، تولید سرنخ بهعنوان نتیجه بازاریابی محتوا است. بازاریابی محتوا سبب میگردد افرادی که با کسب و کار و خدمات شما آشنایی ندارند، از طریق اطلاعات مفید و آموزنده محتواها، کسبوکار شما را پیدا کرده و به آن اعتماد نمایند. تبدیل ترافیک وبسایت و وبلاگ به Lead و درنهایت فروش، در چرخه خرید و تبدیل آنها به خریدار، یکی از مهمترین اهداف بازاریابی محتوایی است.
منظور از استراتژی محتوا Content Strategy چیست؟
استراتژی محتوا، مجموعه فعالیت هایی است که محتوای مناسب و مفید و کاربردی را تولید و گردآوری کرده و آنها را به مخاطب ارائه میدهد و در نهایت همه جوانب مربوطه را مدیریت خواهد کرد. برخی از مهمترین مواردی که باید در استراتژی محتوا مورد توجه قرار بگیرند عبارتند از:
- اولویتبندی و به وجود آوردن یکپارچگی میان محتواهای تولیدشده
- بررسی نیاز مخاطب و ارزش پیشنهادی برند و پیدا کردن فصل مشترک آنها
- اطمینان از رسیدن محتوا به دست مخاطب هدف
- هدفگذاری (کوتاه مدت، میانمدت و بلند مدت)
- شناخت مشتریان و مخاطب (دموگرافیک و پرسونا)
- تحلیل رقبا و تحقیق کلمات کلیدی
- تهیه تقویم محتوا و مشخص کردن شاخص های کلیدی عملکرد KPI
تولید محتوا هم بایستی مانند هر فعالیت دیگری در کسب و کارها، بر اساس نرخ بازگشت سرمایه یا ROI مورد سنجش قرار گیرد. چراکه، منابعی از کسب و کار به تولید محتوا اختصاص یافته و منطقی است که معادلات اقتصادی، درست شبیه سایر فعالیتها، در این مورد هم بررسی گردد. بنابراین کسی که خودش را استراتژیست محتوا میداند باید مسئولیت تخصیص بهینهی منابع در حوزهی تولید محتوا که با توجه به مأموریت و چشمانداز یک مجموعه در نظر گرفته شده است را بپذیرد.
استراتژی تولید محتوا معمولا در ابتدای هر پروژه تهیه و تدوین شده و در ادامه کار تنها گاهی به آن نگاهی انداخته میشود تا از مسیر تعیین شده تولید محتوا فاصله نگیریم. به این نکته توجه داشته باشید که استراتژی محتوا صرفاً به حوزهی برنامهریزی مربوط شده و جنبههای اجرایی را شامل نخواهد شد. مدیریت محتوا ، توسعهی محتوا و رساندن آن به دست مخاطب، از بحثهای تاکتیکی به شمار میآیند که بر اساس خروجیهای استراتژی، انجام میگیرند و البته بر اثربخشی استراتژی تأثیر مستقیم خواهند داشت.
آیا واقعا نوشتن استراتژی محتوا لازم است؟
اگر تا بحال در یک سایت یا شبکه اجتماعی مدیر محتوا بوده باشید، حتماً هر روز فکرتان درگیر پیدا کردن موضوعات مختلف شده است. بسیار پیش میآید که تولیدکننده محتوا آدم گیج میشود و نمیداند این موضوعی که میخواهد راجع به آن تولید محتوا انجام دهد به سایت یا صفحه مورد نظر، مربوط است یا خیر؟ بدون استراتژی نمیدانیم کارهایی که میخواهیم انجام دهیم در راستای هدفمان قرار دارد یا خیر؟
مزایای تدوین استراتژی محتوا چیست؟
همانطور که توضیح دادیم، هدف از تدوین استراتژی محتوا، مشخص کردن مواردی است که به تیم تولید محتوا کمک میکند تا به روشنی بدانند قرار است چه کارهایی را به چه صورتی انجام دهند. مزایای داشتن استراتژی محتوا بقدری زیاد است که اگر از همان ابتدای مسیر آن را تدوین نکنید و در ادامه طبق آن پیش نروید، متاسفانه باید اعلام کنیم که فقط پول و وقت خود را هدر دادهاید. در ادامه این بخش به برخی از مهمترین مزیتهای تدوین استراتژی محتوا اشاره خواهیم کرد:
- تولید محتوای هدفمند و سئو شده
- کاهش زمان صرف شده برای تولید محتوا
- برتری و جایگاهیابی نسیبت به رقبا در بازار
- افزایش احتمال موفقیت
- بهبود سئوی وبسایت
- یکپارچگی محتوا
- کاهش هزینه و زمان آموزش کارکنان
تاثیر استراتژی محتوا روی سئو چیست؟
برای همه به اثبات رسیده است که الگوریتمهای گوگل هر چه زمان میگذرد قویتر و دقیقتر عمل کرده و هر روز به درک انسانی نزدیکتر میشوند. حالا دیگر هوش مصنوعی قادر است ارتباط بین کلمات و جملهها را بیش از پیش درک کند. در واقع رباتهای نرمافزاری که محتوای وبسایتها را مورد بررسی قرار میدهند، توانایی این را دارند بفهمند که مطلب در چه موضوعی و با چه کیفیتی تولید شده است.
تمام توان گوگل صرف این میشود که شبیه انسان رفتار کرده و بهترین و مرتبط ترین محتوا را برای مخاطبی که در حال جستجو است، بیابد. اما نکته عجیب و حتی خنده دار ماجرا اینجاست که برخی از انسانها تلاش شان این است که شبیه به رباتها عمل کرده و رضایت مخاطب را فراموش میکنند. تمام کارشناسان و مهندسان گوگل به وضوح اعلام کرده اند که محتوای خود را برای پسند و رضایت کاربران بنویسید و اطمینان داشته باشید که نیازی نیست خودتان را برای کشف بهترین ساختار گوگلپسند خسته کنید. همین که شما برای کاربر محتوا تولید کرده و به فکر مفید بودن مطلب برای کاربران خود باشید کافی است و گوگل هم به محتوای شما ارزش بیشتری میدهد.
البته حتما در نظر دارید که این موضوع به معنی چشمپوشی از اصول و قواعد سئو نیست. در تمام کارهای سئو تلاش ما بر این خواهد بود که موتور جستجوی گوگل راحتتر بتواند ما و محتوای ما را شناسایی نماید. پس به دنبال فریب گوگل نخواهیم بلکه با تولید محتوای خوب و منحصر به فرد خیالمان راحت است که گوگل هم برای بیشتر دیده شدن مطلب ما کمک خواهد کرد. بنابراین اگر شما کاربران و انسانها را هنگام تولید محتوا در نظر بگیرید، آیندۀ گوگل از آن شما خواهد بود. مقصد نهایی گوگل انسان است.
اگر بخواهیم از مباحث این بخش جمعبندی ارائه کنیم باید بگوییم که شما برای کاربران استراتژی محتوا مینویسید، نه گوگل و استراتژی محتوا برای کاربر نوشتن یعنی توجه گوگل را به طور ویژهای جلب کردن.
مراحل تدوین استراتژی محتوا
پیشنهاد ما به شما این است که اگر برای هر سایت و هر کسب و کاری که تصمیم گرفتید استراتژی محتوا تهیه کنید، بهتر است که مراحل زیر را به ترتیب طی نمایید:
-
اهداف خود را از تدوین استراتژی محتوا تعیین کنید: پیش از هر چیز هدف خود را از بازاریابی محتوا برای سایت یا کسب و کار خود به روشنی مشخص نمایید. چنانچه این مرحله به خوبی انجام گیرد به تمام قدمهای بعدی شما جهت خواهد داد.
-
وضعیت کنونی کسب و کار خود را به طور کامل و منطبق بر واقعیت بررسی نمایید: پس از تعیین هدف کلی، ضروری است که وضعیت کلی کسب و کار خود را به طور کامل و واقعی بررسی نمایید. این بررسی شامل جنبههای مختلفی خواهد شد که بهتر است هیچکدام مغفول واقع نشود.
- پیدا کردن کلمات کلیدی، گام بسیار مهم و تاثیرگذار بعدی است: اگر بخواهیم خیلی شفاف حرف بزنیم باید بگوییم که تقریبا همه چیز به کلمات کلیدی مربوط خواهد شد. تحقیق کلمات کلیدی به شما کمک خواهد کرد تا متوجه شوید که در حوزۀ فعالیت شما کاربران به دنبال چه موضوعات و اطلاعاتی هستند، چه سوالاتی دارند و نیازشان چیست.
-
رقبای حوزۀ کسب و کار خود را آنالیز نمایید: یکی از اساسیترین قدمها برای تدوین استراتژی محتوا برای سایت، تجزیه و تحلیل رقبای شما خواهد بود. شاید این سوال برای شما پیش بیاید که برای تحلیل و آنالیز رقبا از چه روش یا منبعی میتوان کمک گرفت؟ پاسخ به این سوال آسان است: گوگل یک منبع خوب و موثق برای این منظور خواهد بود. کافی است کلمات کلیدی مربوط به کسب و کار خود را در گوگل جستجو کرده و لینکهایی که در صدر نتایج جستجو قرار گرفته اند را بعد از شناسایی، بررسی نمایید. همین کار به نسبت آسان و راحت یعنی شناسایی مهمترین رقیبان شما در عرصۀ فعالیتتان.
-
پرسونای مشتری خود را معین نمایید: پرسونای مشتری، یک سری کاراکترهای خیالی میباشند که الگوهای رفتاری، اهداف، نیازها و ویژگیهای شخصیتی بسیار نزدیک به مخاطبان ایدهآل ما را خواهند داشت. ما به کمک پرسونا متوجه خواهیم شد که مشتری چه رفتارهایی دارد، واکنشهای او نسبت به مسائل گوناگون به چه صورت است، موانع ذهنی که او را در برابر شما، کسب و کار و محصولات شما دلسرد میکنند چیست، چه اهدافی را دنبال میکنند، چه نیازهایی داشته و در نهایت شما چه خدماتی می توانید به آنها ارائه نمایید.
-
اطلاعات خود را ارزیابی و آنالیز کنید: تا این مرحله، تمام اطلاعاتی که باید تهیه میکردهاید را در اختیار دارید. اما باید در نظر داشته باشید که اینها صرفا اطلاعات خامی هستند که به خودی خود، فایده چندانی ندارند، مگر اینکه با دقت توسط شما مورد آنالیز و بررسی قرار گیرند. به عبارت دیگر دراین مرحله قرار است شما اطلاعات خام جمعآوری شده را به اطلاعات قابل استفاده برای تدوین استراتژی محتوا تبدیل نمایید.
- نوبت به ساختن قیف بازاریابی محتوا رسیده است: بعد از طی کردن تمامی مراحل قبل، وقت آن رسیده است که با حوصله و دقت یک قیف محتوایی برای کسب و کار خود تهیه کنید. لازم به ذکر است که شما تا پیش از این به یک درک نسبی از وضعیت مشتریان و مخاطبان خود رسیدهاید. قیف بازاریابی محتوا دقیقا به شما نشان میدهد که هر مشتری کجای آن قرار گرفته است.
- یک تقویم محتوای دقیق و جامع تدوین کنید: با در اختیار داشتن تقویم محتوا، شما یک زمانبندی مشخص داشته و قادر خواهید بود نویسندههای هر محتوا را مشخص کرده و در انتهای هر ماه، عملکرد آنها را یک به یک بسنجید. با سنجش دقیق کار تولیدکنندههای محتوا، متوجه خواهید شد که هر یک از آنها در کدام زمینه توانمندتر است. مثلای یکی در وارد کردن محصول توانایی دارد و دیگری در نوشتن مطالب تالیفی بسیار قهار است.
-
شاخصهای کلیدی عملکرد(KPI) خود را تعیین کنید: شاخصهای کلیدی عملکرد اعدادی هستند که نشاندهنده این مطلب هستند که شما کارتان را درست انجام میدهید یا خیر. برخی از شاخصهای کلیدی عملکرد محتوا عبارتند از: تعداد بازدید، نرخ کلیک، تعداد نظرات ثبت شده برای هر مقاله، تعداد ورودی های از گوگل، رتبه مقاله در موتورهای جستجو و ...
- حالا دیگر نوبت به تولید محتوای شگفتانگیز رسیده است: بعد از طی کردن تمام مراحل بالا، حالا دیگر باید دست به کار شده و به همراه تیم تولید محتوای خود، اقدام به ساختن محتواهای شگفتانگیز کنید.
تقویم محتوا چیست و ابزارهای ساخت تقویم محتوا کدام است؟
با دقت به عنوان تقویم محتوا به راحتی متوجه تعریف و کاربرد آن خواهیم شد. تقویم محتوا عبارت است از یک برنامهریزی منظم و دقیق برای مدت زمان معین که میزان محتواهای لازم را به همراه تاریخ آنها برای تولید، ویرایش، طراحی و انتشار به همراه نام مسئول هر بخش شامل میشود. پیشنهاد مهم و تجربه شده ما به شما این است که در تقویم محتوا، زمانبندی محتوای شبکههای اجتماعی و ایمیل مارکتینگ خود را هم وارد کنید تا تمام زمانبندیها را بصورت یکجا داشته و دچار گیجی و سردرگمی نشوید، چراکه همه چیز سازمان یافته و یکدست شده است.
برای تهیه تقویم محتوا، چند برنامه مفید و کاربردی در این زمینه را برایتان به طور مختصر معرفی خواهیم کرد که در عین سادگی، کار شما را بسیار آسان و راحت خواهند کرد:
- Google Sheets : گوگل شیت مانند اکسل در مجموعه آفیس است که گوگل آن را به صورت آنلاین عرضه کرده است. کافی است ستونهایی را به تاریخ و ردیفهایی با به موضوعات محتوا اختصاص داده و یک تقویم محتوا بسازید. شما میتوانید به بقیه افراد تیم تولید محتوا دسترسی دهید تا کارهای خود را با هایلایت رنگی، نوشته یا تیک زدن در حالتهای مختلف (در حال انجام، انجام شده و...) قرار دهند.
- Google Calendar : تقویم گوگل یکی دیگر از نرم افزارهای تحت وب شرکت گوگل است. تقویم گوگل این امکان را برای شما فراهم میآورد که برنامههای خود را در آن وارد کرده و از سیستم آلارم هم برای یادآوری برنامهها استفاده نمایید. یکی از مهمترین مزایای تقویم گوگل برای ما ایرانیها این است که میتوانید تاریخ میلادی را به شمسی تبدیل نمایید.
- Trello: استفاده از ترلو این روزها بسیار همهگیر شده است. ترلو بسیار محیط دوستانه و قابل فهمی داشته و همه چیز در آن سادهسازی شده است. میتوانید هر ستون را به مرحلهای از تولید محتوا اختصاص داده و تمام نویسندهها یا ویراستارها را به یک برد اضافه نمایید. انتقال هر کارت به معنی انتقال بین مراحل انجام کار است. ترلو امکانات زیادی برای میزبانی فایل، زمانبندی،Notification و ثبت نظر دارد.
- Asana: آسانا یکی از کاربردیترین ابزارها برای مدیریت پروژه و برنامهریزی محتوای سایت میباشد. به این موضوع توجه داشته باشید که اگر برای تقویم محتوا به بخشها و قسمتهای زیاید نیاز داشته باشید، آسانا یکی از بهترین گزینهها برای شما محسوب میشود.
آنچه در مقاله بازاریابی محتوا گذشت
بازاریابی محتوا به معنای مجموعهای از تکنیکها و استراتژیها برای بهدستآوردن یک نتیجه ملموس از طریق استفاده از مطالب است. اما نکته اساسی دقیقاً به مفهوم محتوا مربوط میشود به اینکه محتوای با کیفیتی که خود را نشان ندهد ارزشش از بین میرود پس باید با کمک بازاریابی محتوا، بتوانیم ارزش کار خود را بین افراد زیادی به اشتراک بگذاریم. اگر میخواهید گام بزرگی در این بخش بردارید، فقط نوشتن کافی نیست، انتشار اینفوگرافیک و ویدئو نیز کافی نیست. شما باید مطالعه کنید، تجزیهوتحلیل نمایید، یک طرح ویراستاری کامل ایجاد کرده و برای جلوگیری از انتشار محتوای کپی از ابزارهای تشخیص محتوای کپی به خوبی بهره ببرید. سپس آنچه را که ایجاد کردهاید منتشر، توزیع و اجرا کنید. یک آژانس دیجیتال مارکتینگ حرفهای باید بداند که چگونه میتوان از استراتژی های بازاریابی محتوایی بهترین بهرهبرداری را داشته باشد تا از این پتانسیل بزرگ به خوبی استفاده نماید.
برگرفته از : hubspot.com و forbes.com